علی امامی میبدی؛ مهریار داشاب؛ معصومه اکبری بیرگانی
چکیده
میانگین عمر بالای تأسیسات سطح الارضی، ورود به نیمه دوم عمر میادین بزرگ، کاهش ضریب بازیافت مخازن نفتی و عقب ماندگی ایران از توسعه میادین مشترک از مهمترین چالشهای بخش بالادستی صنعت نفت ایران است لذا با توجه به عدم امکان تامین مالی و سرمایه لازم از محل منابع داخلی ضروری است، سرمایهگذاری خارجی و روشهای قراردادی آن در این حوزه بیش از ...
بیشتر
میانگین عمر بالای تأسیسات سطح الارضی، ورود به نیمه دوم عمر میادین بزرگ، کاهش ضریب بازیافت مخازن نفتی و عقب ماندگی ایران از توسعه میادین مشترک از مهمترین چالشهای بخش بالادستی صنعت نفت ایران است لذا با توجه به عدم امکان تامین مالی و سرمایه لازم از محل منابع داخلی ضروری است، سرمایهگذاری خارجی و روشهای قراردادی آن در این حوزه بیش از پیش دیگر مورد توجه قرار گیرد، بهمین دلیل در این پژوهش، عملکرد مالی- اقتصادی الگوی قراردادهای خدماتی ایران و عراق در راستای جذب سرمایهگذاری خارجی و تامین مالی پروژههای توسعه و بهره برداری از میادین نفتی، بررسی و مقایسه میگردد. در این راستا از تکنیک شبیهسازی مالی و تحلیل حساسیت نرخ بازده سرمایهگذاری پیمانکار نسبت به تغییرات پارامترهای مالی الگوهای قراردادی مذکور استفاده شده است. نتایج نشان میدهد، الگوی قراردادی آیپیسی در مقایسه با بیع متقابل ضمن ایجاد انگیزههایی در پیمانکار برای تحقق تولید صیانتی، نتایج اقتصادی مطلوبتری برای پیمانکار فراهم مینماید اما الگوی قراردادهای خدماتی عراق بدلیل کوتاهتر بودن دوره بازگشت سرمایه که منجربه تسهیل تامین مالی پروژه و کاهش ریسک هزینههای سرمایهای میگردد بویژه در قیمتهای بالای نفت برای پیمانکار، جذابیت بالاتری دارد.
نهادها و سازمانهای منطقهای و بین المللی انرژی
مریم هوشنگی؛ علی امامی میبدی؛ لاله جوکار
چکیده
محدودیت ذخایر نفت و مخاطرات زیست محیطی موجب شده است که کشورهای صاحب منابع، انرژی گاز را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. با این روند، اهمیت گاز به عنوان یک منبع انرژی مناسب در سالهای آینده بسیار فزونتر خواهد شد. تشکیل مجمعی مرکب از تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز طبیعی به منظور دستیابی به راهبردهایی جهت مدیریت و کنترل بازار گاز، بیانکننده ...
بیشتر
محدودیت ذخایر نفت و مخاطرات زیست محیطی موجب شده است که کشورهای صاحب منابع، انرژی گاز را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. با این روند، اهمیت گاز به عنوان یک منبع انرژی مناسب در سالهای آینده بسیار فزونتر خواهد شد. تشکیل مجمعی مرکب از تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز طبیعی به منظور دستیابی به راهبردهایی جهت مدیریت و کنترل بازار گاز، بیانکننده این اهمیت است. این مقاله به بررسی تقابل یا تعامل در اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز با استفاده از دادههای سری زمانی تقاضای گاز و نفت کشورهای عضو اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز در بازه زمانی 1-1970 تا 4-2016 پرداخته است. با توجه به ضرایب به دست آمده از تخمین اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز و حل معادلات آنها به صورت همزمان در فضای نرمافزار متلب 2014، نتایج گویای آن است که تابع واکنش تجمعی، اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز، استراتژی تبانی را در قبال یکدیگر بر خواهند گزید؛ علت این امر را شاید بتوان در مشترک بودن برخی از اعضای اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز جستوجو کرد. همچنین براساس تابع واکنش آنی، تقاضای نفت پرکششتر از تقاضای گاز ارزیابی میشود که میتواند ناشی از کاربردهای متعدد نفت نسبت به گاز باشد که موجب افزایش سختی در جانشینی میان این دو محصول میشود
• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
شاکر محمدی؛ علی امامی میبدی؛ امیرحسین فاکهی
چکیده
امروزه در بیشتر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، رشد اقتصادیمحور برنامهریزیها به شمار میرود. از آنجا که بستر فعالیتهای اقتصادی، محیط زیست است متأسفانه رشد، پیامدهای ناگواری برای محیط زیست انسانها به همراه داشته است. هدف اصلی مطالعه، اندازهگیری کاهش انتشار آلایندههای زیست محیطی و گازهای گلخانهای تحت سناریوهای ...
بیشتر
امروزه در بیشتر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، رشد اقتصادیمحور برنامهریزیها به شمار میرود. از آنجا که بستر فعالیتهای اقتصادی، محیط زیست است متأسفانه رشد، پیامدهای ناگواری برای محیط زیست انسانها به همراه داشته است. هدف اصلی مطالعه، اندازهگیری کاهش انتشار آلایندههای زیست محیطی و گازهای گلخانهای تحت سناریوهای سیاستگذاری در مقایسه با سناریو مرجع است. روش پژوهش در این مطالعه استفاده از روش تحلیل سناریو براساس مدل برنامهریزی بلندمدت جایگزینهای انرژی (LEAP) است. یافتههای پژوهش نشان میدهند با طراحی سناریوهای مدیریت سمت تقاضا و عرضة انرژی یعنی جایگزین کردن انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی برق به جای انرژیهای فسیلی (نفت خام و گاز طبیعی) میزان کاهش انتشار آلایندههای زیست محیطی تا افق1420 در مقایسه با سال 1393 (سال صفر برنامهریزی)، 5/123 میلیون تن میباشد.
شاکر محمدی؛ علی امامی میبدی؛ افشین جوان؛ امیرحسین فاکهی
چکیده
نیاز به برنامهریزی بلندمدت در بخش انرژی و بهرهگیری از ابزارهای طراحی سیاستگذاری در این بخش از موضوعات مهم و راهبردی کشور به شمار میرود. هدف اصلی در این مقاله اندازهگیری مقدار عرضه و تقاضای انرژی در بازة زمانی 1420-1393 در سناریو مرجع و سناریوهای سیاستگذاری و محاسبة میزان صرفهجویی نفت و گاز تحت سناریوهای جدید مدیریت عرضه (بخش ...
بیشتر
نیاز به برنامهریزی بلندمدت در بخش انرژی و بهرهگیری از ابزارهای طراحی سیاستگذاری در این بخش از موضوعات مهم و راهبردی کشور به شمار میرود. هدف اصلی در این مقاله اندازهگیری مقدار عرضه و تقاضای انرژی در بازة زمانی 1420-1393 در سناریو مرجع و سناریوهای سیاستگذاری و محاسبة میزان صرفهجویی نفت و گاز تحت سناریوهای جدید مدیریت عرضه (بخش تبدیل انرژی) و تقاضا نسبت به سناریو مرجع است. نتایج حاصل از مدلسازی در زیر بخشهای مختلف انرژی بیانگر رشد فزایندة تقاضای انرژی از 1321 میلیون بشکه معادل نفت خام در سال 1393 به 3/2471 میلیون بشکه معادل نفت خام در سال 1420 میباشد. با تعریف سناریوهای جدید و اتخاذ سیاستهای مدیریت سمت تقاضا و عرضه، مقدار صرفهجویی در تولید نفت خام در سال افق برنامهریزی به 119/702 میلیون بشکه معادل نفت خام میرسد که از میزان صادرات نفت خام سال پایه بیشتر بوده که میتواند به سرجمع صادرات نفت خام در سال افق برنامهریزی اضافه شود. این نتیجهگیری حرکت به سمت بهرهگیری از سیاستهای مدیریت تقاضا و عرضة انرژی (بخش تبدیل انرژی) و هم چنین جایگزین کردن انرژیهای تجدیدپذیر بادی و خورشیدی به جای سوختهای فسیلی را نمایان میسازد.
حمیدرضا ارباب؛ علی امامی میبدی؛ صبا رجبی قادی
چکیده
میزان مصرف انرژی بر روی رشد اقتصادی هر کشور تأثیرگذار است، بنابراین دسترسی کشورهای جهان به انواع منابع جدید انرژی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر نیز برای رشد و توسعه اقتصادی آنها اهمیت اساسی دارد. پژوهشهای متعدد پژوهشگران در سطح جهان نشان داده است که رشد مصرف انرژی در کشورهای جهان تا حدود زیادی به سطح رشد اقتصادی بستگی دارد. در این ...
بیشتر
میزان مصرف انرژی بر روی رشد اقتصادی هر کشور تأثیرگذار است، بنابراین دسترسی کشورهای جهان به انواع منابع جدید انرژی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر نیز برای رشد و توسعه اقتصادی آنها اهمیت اساسی دارد. پژوهشهای متعدد پژوهشگران در سطح جهان نشان داده است که رشد مصرف انرژی در کشورهای جهان تا حدود زیادی به سطح رشد اقتصادی بستگی دارد. در این پژوهش ابتدا به بررسی مطالعات و پژوهشهای انجام شده در مورد رابطه رشد اقتصادی و مصرف انرژی در جهان پرداختهایم. در ادامه رابطه رشد اقتصادی و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای منتخب عضو اوپک در بازه زمانی 2015-1985 بررسی شده است. با استفاده از آزمون ریشه واحد نسبت به تعیین مانایی دادهها اقدام گردید و ثابت شد که تمام دادهها مانا هستند. با آزمون علیت گرنجری وجود رابطه علیت از مصرف انرژی تجدیدپذیر به سوی رشد اقتصادی تائید شد. آزمونهای F لیمر و همچنین آزمون هاسمن جهت تعیین مدل رگرسیونی متناسب با نوع دادهها نیز مشخص و برآورد شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش بیانگر این بود که میزان مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای منتخب عضو اوپک از جمله ایران علت گرنجری رشد اقتصادی این کشورهاست.
علی امامی میبدی؛ احمد هادی
چکیده
یکی از عمدهترین راهکارهای بومیسازی فناوری در صنعت نفت، قراردادهای مشروط بر، انتقال فناوری از شرکتهای نفتی بینالمللی، میباشد. البته طی سالیان گذشته صنعت نفت ایران در این مورد توفیق چندانی نداشته و اکنون در قرارداد جدید نفتی ایران IPC)( بهعنوان جایگزین قراردادهای بیع متقابل، با ایجاد تغییراتی در ...
بیشتر
یکی از عمدهترین راهکارهای بومیسازی فناوری در صنعت نفت، قراردادهای مشروط بر، انتقال فناوری از شرکتهای نفتی بینالمللی، میباشد. البته طی سالیان گذشته صنعت نفت ایران در این مورد توفیق چندانی نداشته و اکنون در قرارداد جدید نفتی ایران IPC)( بهعنوان جایگزین قراردادهای بیع متقابل، با ایجاد تغییراتی در نوع، شروط و ماهیت قرارداد، سعی در کسب و انتقال فناوریهای مدرن و بومیسازی آن از طریق همکاری شرکتهای نفتی بینالمللی با شرکتهای داخلی مورد تائید شرکت ملی نفت ایران را دارد. ولی آنچه که از انتقال فناوری مهمتر میباشد، توجه به نتایج حاصل در قبال تصمیمات اتخاذ شده در بخش انتقال فناوری قرارداد است؛ بنابراین ارزیابی ریسک انتقال فناوری در توسعه پایدار آتی صنعت نفت ایران نقش بارز و برجستهای خواهد داشت. در این مقاله ضمن بررسی قرارداد بیع متقابل و قرارداد IPC از زاویه انتقال فناوری، ریسکهای انتقال فناوری در قرارداد IPC شناسایی و با نقد و نظر نخبگان مورد کنکاش قرار گرفته، سپس با استفاده از پارامترهای روش FMEA ریسکهای شناسایی شده، نمره دهی و برای هر یک، RPN محاسبه و در نهایت اولویتبندی میگردند. بالاترین اولویت ریسک به ترتیب نتایج منفی حاصل از جدا شدن مهندسان و کارشناسان نفتی از شرکت ملی نفت ایران (576=RPN) و تأثیر حضور شرکتهای نفتی بینالمللی بر نابودی رشد درونزای صنعت نفت ایران (448=RPN) تعیین گردید. با توجه به بالا بودن خطر در اکثر ریسکهای شناسایی شده، اقدامات کنترلی بر اساس نظرات خبرگان در جهت کاهش سطح ریسکها، ارائه گردید.
سید مرتضی الهی؛ عبدالرسول قاسمی؛ علی امامی میبدی
چکیده
توسعه سریع گازرسانی در کشور موجب شده بخشهای مختلف وابستگی قابل ملاحظهای به تولیدات گاز طبیعی پیدا نمایند. سهم میدان پارس جنوبی از کل تولید تا پایان برنامه ششم بیش از 62% خواهد شد. شرایط طبیعی مخزن پارسجنوبی به گونهای است که در اثر تولید در طول زمان به تدریج از فشار مخزن کاسته و متعاقب آن تولید گاز طبیعی کاهش مییابد.به ...
بیشتر
توسعه سریع گازرسانی در کشور موجب شده بخشهای مختلف وابستگی قابل ملاحظهای به تولیدات گاز طبیعی پیدا نمایند. سهم میدان پارس جنوبی از کل تولید تا پایان برنامه ششم بیش از 62% خواهد شد. شرایط طبیعی مخزن پارسجنوبی به گونهای است که در اثر تولید در طول زمان به تدریج از فشار مخزن کاسته و متعاقب آن تولید گاز طبیعی کاهش مییابد.به منظور تاخیر در افت تولید، نصب سکوهای تقویت فشار ضروری است. علیرغم نصب این سکوها، آمارهای غیررسمی نشان میدهد تولید از میدان پارس جنوبی در افق بیستساله کاهش قابلملاحظه پیدا خواهد کرد و تولید میادین جدید گازی مورد نظر نیز تکافوی این میزان کاهش تولید را نخواهند نمود بنابراین به منظور جلوگیری از بحران کمبود گاز در سالهای آتی ضروری است تمهیدات همراه با اولویتبندی عرضه گاز برای متقاضیان جدید، پیشبینی گردد. به منظور تعیین الگویی برای اولویتبندی عرضه گاز طبیعی ازروش"فرایند تحلیل سلسله مراتبی"(AHP) استفاده شده است. جهت حل مدل در مجموع 8 گزینه و 6 معیار در نظر گرفته شده و با استفاده از نرمافزار ExpertChoice محاسبات مربوطه انجام پذیرفتهاست. جمعبندی خروجیهای سیستم و نتایج (اولویتبندی)جهت هر گزینه در قالب معیارهای موردنظر به ترتیب عبارتند از: تزریق به مخازن نفتی، گازرسانی به نیروگاهها، صادرات، خوراک واحدهای پتروشیمی، گازرسانی به صنایع، گازرسانی به واحدهای خانگی–تجاری و حملونقل.
علی امامی میبدی؛ یوسف محمدزاده؛ سیدیاسر مجیدی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 1-31
چکیده
بررسی گروهی از مطالعات اخیر در حیطه منابع طبیعی، از یک سو نشان میدهد که وفور منابع، در کشورهای غنی از منابع طبیعی، باعث کندی رشد اقتصادی شده است؛ و از سوی دیگر، توسعه انسانی و کیفیت نهادها و زیرساختهای اجتماعی از عوامل مهم تأثیرگذار بر روی رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشود. در مطالعه حاضر با استفاده از دادههای تابلویی پویا[1] ...
بیشتر
بررسی گروهی از مطالعات اخیر در حیطه منابع طبیعی، از یک سو نشان میدهد که وفور منابع، در کشورهای غنی از منابع طبیعی، باعث کندی رشد اقتصادی شده است؛ و از سوی دیگر، توسعه انسانی و کیفیت نهادها و زیرساختهای اجتماعی از عوامل مهم تأثیرگذار بر روی رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشود. در مطالعه حاضر با استفاده از دادههای تابلویی پویا[1] و روش گشتاورهای تعمیمیافته[2](GMM)، ابتدا به تحلیل پدیده بلای منابع[3] پرداخته و سپس مهمترین عوامل مؤثر بر آن و نحوه تأثیرگذاری آنها مورد بررسی قرار گرفت. تمرکز اصلی این مقاله بر روی عوامل توسعه انسانی و کیفیت نهادها است. مطالعه موردی این پژوهش، دو گروه از کشورها شامل صادرکنندگان عمده نفت خام (اقتصادهای نفتی) و دیگر کشورهای صادرکننده نفت خام (اقتصادهای غیرنفتی) در دوره 2008-1995 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که پدیده بلای منابع در کشورهای نفتی در کل اتفاق افتاده است. بررسی نتایج برآورد مدلهای مختلف برای نمونههای انتخابی، نشان داد که ضعف در زیرساختهای اجتماعی یا کیفیت نهادها و پایین بودن سطح توسعه انسانی در وقوع این پدیده، بسیار مؤثر هستند.
[1]. Dynamic Panel Data
[2]. Generalized Method of Moments
[3]. Resource Curse Hypothesis